بی حوصلگی یعنی بیکاری ذهن؛ ذهنی که نمیداند چه کند! فرد بی حوصله در جواب همه پیشنهادهایی که از دوستان و اطرافیان خود دریافت میکند فقط یک جمله میگوید: حوصله ندارم!
فقدان انگیزه، احساس پوچی، احساس نارضایتی، بی تفاوتی، بمباران افکار مختلف از در و دیوار، بی قراری و خستگی، تنها بخشی از جوش و خروشهای درونی یک فرد بیحوصله است.
من فکر میکنم ما در زیر بار سنگین این زندگی مدرن له شدهایم و فرصتی به ما داده نشده تا بدانیم واقعاً از این زندگی چه میخواهیم؟
بی حوصلگی (Bordem) یک پدیده رایج شده است، حتی نوجوانان هم این روزها از این احساس گلایه دارند! صبح قبل از تابیدن نور خورشید به چشمانمان، این نور گوشی است که چشمان ما را روشن میکند. بی وقفه صفحات مجازی را بالا و پایین میکنیم و مثلاً داریم علایق خود را دنبال میکنیم. تلویزیون پر از برنامههای متنوع شده است. هر روز فیلم جدیدی به بازار میآید و بچهها با جدیدترین بازیهای کامپیوتری سرگرم هستند؛ اما باز از بی حوصلگی مینالیم.
علت بی حوصلگی دائمی
ریشههای بی حوصلگی ممکن است در عدم درک ما از چیزی که میخواهیم نهفته باشد! افراد بی حوصله خودآگاهی پایینی دارند و درک آنچه واقعاً میخواهند برای آنان دشوار است. احساس بی حوصلگی زمانی اتفاق میافتد که چیزی در محیط علاقه و توجه شما را جلب نمیکند.
بی حوصلگی از ذهن شروع شده و بهسرعت بدن و احساسات شما را فلج میکند. این یافتهها در زیرمجموعه روان پویایی یا سایکودینامیک قرار میگیرد، آنجایی که افراد علایق واقعی خود را سرکوب میکنند و دیگر چیزی آنها را راضی نمیکند.
این بخش سرکوب کردن هنوز جای بحث دارد، اما یافتهها نشان داده که دانش آموزانی که مرزبندی دقیقی بین احساسات خود قائل نیستند و در توصیف احساسات خود دچار مشکل هستند، گرایش به بی حوصله شدن دارند. در این مقاله از مجله بوکاپو با بررسی دلایل بی حوصلگی و راه درمان آن، راهکارهایی برای این پدیده رایج قرن حاضر ارائه میکنیم.
دلایل بی حوصلگی
بی حوصلگی یک تجربه جهانی است، اما تا همین اواخر، محققان تعریف دقیقی از این وضعیت نداشتند. رایجترین تعریف بی حوصلگی در فرهنگ غرب این است که هیچ کاری برای انجامدادن نداشته باشید! تقریباً همه افراد در طول زندگی خود برای مدتی در این وضعیت قرار میگیرند و مردان بیشتر از زنان در معرض بی حوصلگی هستند.
بی حوصلگی «ریشه همه بدیها» است و افراد برای تسکین درد خود دست به هر کاری میزنند. افراد بی حوصله بیشتر در معرض خطر اعتیاد به مواد مخدر، اعتیاد به الکل یا دیگر رفتارهای پرخطر هستند. چند مورد از دلایل رایج بی حوصلگی را در بخش زیر آوردهایم:
مرور اتفاقهای تکراری در ذهن
بی حوصلگی نوعی خستگی ذهنی است! این خستگی ناشی از انجام کارهایی تکراری است که حتی اندکی به جزئیات آن علاقه نداریم؛ کارهایی که به توجه مداوم نیاز دارند، مانند انتظار در فرودگاه یا زندانیان حبس شده در سلول.
هر تجربهای که قابلپیشبینی و تکراری باشد خستهکننده میشود. بهطورکلی، تکرار بیش از حد یک چیز و عدم برهمخوردن این تکرار با کارهای متفاوت و هیجانانگیز، علت کم حوصلگی و عصبانیت است.
عدم وجود جریانات چالشبرانگیز در زندگی
انجام کارهای چالش برانگیزی که با تواناییهای فرد مطابقت دارد، او را از کسالت و بیحوصلگی دور میکند؛ کارهایی که به فرد هیجان میدهند و نتایج آن کارها سریع و قابلدسترس هستند. متأسفانه داستان به همینجا ختم نمیشود. کارهای خیلی آسان برای آنها حوصله سر بر و خستهکننده است و کارهای دشوار آنها را مضطرب میکند. فرد فقط درصورتیکه خیالش راحت باشد که از پس انجام کار برمیآید هیجانزده میشود.
عدم وجود تنوع و تازگی در زندگی روزمره
خلقوخوی افراد با هم متفاوت است. بعضی از افراد بیشتر از دیگران حوصلهشان سر میرود. به همین سادگی! افرادی که ذاتاً به وجود هیجان و تازگی در زندگی خود نیاز دارند، بیشتر در معرض بی حوصلگی هستند. سرعت جهان برای این افراد کندتر از مردم عادی میگذرد و آنها با رویآوردن به کارهای هیجانانگیز و پرریسک (مثل چتربازی) آدرنالین بیشتری را وارد زندگی خود میکنند. افراد برونگرا بیشتر در معرض بی حوصلگی هستند و گاهی با انجام کارهای عجیبوغریب، این رخوت را برای مدت کوتاهی از خود دور میکنند.
نشانه احتمالی از اختلال نقص توجه مزمن
وقتی نمیتوانید روی چیزی تمرکز کنید، علاقه پیداکردن به آن، کار سختی است! بی حوصلگی با اختلال نقص توجه ارتباط مستقیمی دارد. چیزی که ما را خسته میکند، چگونه توجه ما را به خود جلب کند؟ افراد مبتلا به اختلال نقص توجه مزمن و بیشفعالی، گرایش بیشتری به بی حوصلگی دارند. البته قطعاً اگر این مسئله تا جایی پیشرفت نکرده باشد که نام آن را «اختلال نقص توجه» بگذاریم، میتوان با تکنیکهای کارآمد و مؤثر، به دستاوردهای درخشانی که دنیل گلمن در کتاب تمرکز برمیشمرد، برسیم. پیشنهاد میکنیم نکات مهم این کتاب را در بوکاپو مرور کنید.
نیاز به عامل بیرونی برای کسب انرژی درونی
از زمان کودکی، بعضی از بچهها با اسباببازیهای خود گوشهای مشغول بازی میشوند؛ اما برخلاف این گروه، بعضی از بچهها همیشه در حال بهانه گرفتن و خواستههای متفاوت هستند؛ یک روز ماشین کنترلی میخواهند، روز دیگر درخواست مقدار زیادی تنقلات دارند و این بهانهجوییها هر روز دچار ابعاد تازهای میشود. اگر هم به نیازهای آنها بی توجهی شود، زمینوزمان را به هم میدوزند.
مشکلات این بچهها با افزایش سن بیشتر هم میشود. کودکان بهانهگیرِ دیروز به افرادی تبدیل میشوند که برای دریافت هیجانات همیشه به دنیای بیرونی تکیه دارند و هرگز یاد نمیگیرند که خودشان باید برای یافتن انگیزههای درونیشان اقدام کنند.
عوامل مؤثر بر انگیزش درونی و راههای افزایش آن را در مقاله انگیزش درونی بیان کردیم که پیشنهاد میکنیم حتما آنها را مرور کنید و به دنبال حلقه گمشده انرژی و انگیزهتان باشید.
بااینحال، در غیاب این مهارتهای فردی، دنیای بیرون همیشه برای ارائه هیجان و تازگی، پتانسیل کافی را ندارد. روزی میرسد که حتی رفتن به فضا هم این افراد را هیجانزده نمیکند. در مواجهه با این احساسات، شناخت خود، اهداف واقعی و چیزهایی که واقعاً خوشحالمان میکند، همان کلید راهحل معماست. خودشناسی به ما میآموزد که در مقابل رفتارهای ناآگاهانه خود، عملکرد آگاهانهتری داشته باشیم. حتی اینکه بیدلیل دچار بی حوصلگی، خستگی و بیانگیزگی میشویم نیز نشانههای فراخوانده شدن از سمت خود برترمان برای شناخت و آگاهی بیشتر از آنچه تاکنون داشتهایم است.
عدم احساس استقلال فردی و تحت کنترل دیگران بودن
تابهحال به روابط دوستان و اعضای خانواده خود با دید متفاوتی نگاه کردهاید؟ معمولاً این افراد در ارتباط با آدمهای اشتباه دچار بی میلی و خلق پایین میشوند. این مسئله خیلی مهم و ریشهای است و در بیشتر مواقع حتی خود فرد هم متوجه این موضوع نیست. این حالت زمانی در رابطه خود را نشان میدهد که یک فرد بر فرد دیگری سلطه دارد. کارها باید مطابق میل یک نفر باشد و دیگری از این عدم استقلال دچار کسالت میشود. این افراد دیگر رغبتی به انجام کارهای موردعلاقه خود ندارند و در بیشتر مواقع، احساس بی حوصلگی و بیقراری میکنند. بهعنوانمثال، نوجوانی اوج دوران بی حوصلگی است. به این دلیل که کودکان و نوجوانان، کنترل کافی بر انجام کارهایشان ندارند. بهعبارتدیگر، عدم استقلال فردی در این دوران بیشتر از همیشه نمود دارد.
نقش غیر قابل انکار تمدن جدید
بی حوصلگی محصول مدرنیته است! در اوایل تاریخ بشر، اجدادمان کل روز را مشغول تهیه غذا و محافظت از جان خود بودند. آیا در این شرایط، مجالی برای کسالت و بی رمقی میماند؟ تا زمان انقلاب صنعتی چیزی به نام بی حوصلگی در میان مردم باب نبود و افراد اینقدر دچار کسالت و بیقراری نبودند.
بعد از انقلاب صنعتی و شروع دوران روشنگری که گفتمانهای علمی، سیاسی و فلسفی جایی میان مردم باز کردند، بی حوصلگی هم نمایان شد. داستان زندگی انسان در عصر هوش مصنوعی را هیچکس بهتر از مکس تگمارک نمیتواند برایتان تعریف کند. او در کتاب زندگی ۳.۰ درباره روند تکامل انسان به پیشرفت تکنولوژی و آیندهای که در انتظار اوست، اطلاعاتی ارائه میدهد که همه ما باید از آنها باخبر باشیم.
البته برای سر و سامان دادن اوضاع زندگیمان و پس گرفتن کنترل آن از لوازم دیجیتال و تکنولوژی، کال نیوپورت با کتاب مینیمالیسم دیجیتال به کمکمان میآید. بسیاری از ما احساس نیاز به دانستن این تکنیکها نداریم، اما کافی است مجموع ساعاتی که اپلیکیشن اینستاگرامتان در روز از شما سرقت میکند را در ۳۶۵ روز سال ضرب کنید تا ببینید فاجعه کجا در حال رخ دادن است.
تغییرات مؤثر در سبک زندگی برای رفع بی حوصلگی
اولین قدم برای رفع بی حوصلگی، درک آن است! بدون فهمیدن یک مسئله چگونه قرار است در جهت رفع آن قدم بردارید؟ مهم است که در واقع بفهمیم چه چیزی باعث این احساس در ما میشود.
انجام کارهای هیجانانگیز به طور موقت ما را از بی رمقی در میآوردند، اما به ما کمک نمیکنند برای همیشه بر این احساس خود غلبه کنیم. از طرف دیگر، ریشهیابی مسئله منجر به پیداکردن سریعتر راههای درمان بی حوصلگی میشود.
انسان موجودی اجتماعی است و این احساس در زمان تنهایی بیشتر به سراغ آدمها میآید. حضور در جمعهای دوستانه و فعالیتهای گروهی تا حدی بی حوصلگی را از شما دور میکند. پس خودتان و علایقتان را برای جلوگیری از احساس بی حوصلگی بشناسید.
برنامههای روزانه خود را بر اساس این علایق برنامهریزی کنید تا شروع هر روز برایتان با اتفاقهای هیجانانگیزی رقم بخورد. خواندن خلاصه کتاب های روانشناسی به شما در زمینه خودآگاهی و پرورش ذهن کمک بیشتری میکنند.
خلاقیت در لحظه و ارائه یک پیشنهاد ترغیب کننده
در زندگی چیزی را به شانس واگذار نکنید! در غیر این صورت، این شما نیستید که کنترل و هدایت اتفاقات زندگیتان را بر عهده دارید. زندگی پر از اتفاقات ناگهانی و تأخیرهای طولانی است. شما نمیتوانید از گیرکردن در ترافیک یا تأخیر هواپیما جلوگیری کنید، پس فعالیتهای متنوعی برای این زمانهای خود در نظر بگیرید.
اگر قصد مسافرت با هواپیما را دارید حتماً با خود کتاب یا یک بازی سرگرمکننده همراه داشته باشید. به امید اینکه قرار است یک گپ طولانی با مسافر بغل دستی خود داشته باشید سوار هواپیما نشوید. اینکه چه کسی در کنار شما مینشیند دست من و شما نیست.
همیشه برای خودتان یک گزینه جالب و هیجانانگیز رو کنید تا هم سرگرمتان کند، هم برایتان مفید واقع شود. برای رسیدن به این مرحله، نیاز دارید زندگی را از زاویه جدیدی ببینید و کمکم این مهارت را در خودتان تقویت کنید.
کارول دوک استاد آموزش شیوه صحیح و کارآمد نگاه کردن به زندگی است؛ به طوریکه در تمام جنبهها رشد و پیشرفت را لمس کنید. او در کتاب طرز فکر از دو نوع طرز فکر با نتایج متفاوت و متضاد سخن میگوید که برای حرکت رو به جلو، درجا نزدن و رسیدن به رضایت درونی به آگاهی از آنها نیاز داریم.
تجربه های هیجانانگیزتر با تکنیک «تایمر ۱۵ دقیقهای»
چه کسی فکر میکند یک شستوشوی ساده ممکن است هیجانانگیز بشود؟ اما با استفاده از تایمر حتی کسلکنندهترین اتفاقات نیز هیجانانگیز خواهند شد. مثلاً تایمر را روی ۱۵ دقیقه تنظیم و شستوشوی لباسهای خود را شروع کنید. آنوقت متوجه میشوید چه پرشتابتر از همیشه مشغول اتمام کارها هستید. با خود مسابقه بدهید و بازی کنید. این شیوه کمک میکند دقایق کسالتبار را متوجه نشوید. دفعه بعدی لباس شستن دیگر برای شما کاری حوصله سر بر بهحساب نمیآید.
با استفاده از این تکنیک، با یک تیر، دو نشان زدهاید، هم از بی حوصلگی نجات پیدا میکنید، هم در مدیریت زمان استاد میشوید. البته فراموش نکنید که بعد ازین مرحله احتمالا زمان بیشتری در برنامه روزانهتان پیدا میکنید که بهتر است برنامه رسیدن به اهدافتان و لذت بردن از فرصتهای زندگی را در آنها جای دهید. در غیر این صورت، ممکن است مورد هجوم دوباره چرخه بیحوصلگی قرار بگیرید! پیشنهاد هیجانانگیز ما این است که روی توسعه فردی و پیشرفت شخصی خودتان تمرکز کنید.
معجزه یک دفتر برنامه ریزی یا «پلنر»
قبل از اینکه ذهنتان دلیلی برای افسردگی و کسالت شما پیدا کند و قانعتان سازد که هیچچیز جالبی در زندگیتان نیست، شما غافلگیرش کنید. این فرایند را برعکس انجام دهید. آنقدر کار و برنامه در راستای اهدافتان به ذهن بدهید تا فرصتی برای بیکاری باقی نماند.
به این روش عمل کنید:
هر روز صبح پس از صرف صبحانه، قبل از هرکاری، کارهایی که در آن روز باید انجام بدهید را بنویسید. تکنیکهای مؤثر کتاب برنامه ریزی به روش بولت ژورنال در این مرحله همان دستان پرتوان کارآگاه گجت برای شماست. با این روش، ذهنتان همان اول صبح به حالت آمادهباش در میآید.
اما یادتان باشد بازه زمانی سفت و سخت برای انجام کارها در نظر نگیرید. زیرا اگر نتوانید به آن زمانبندی عمل کنید، انگیزهتان را با دستان خودتان از بین میبرید.
منبع: بوکاپو